به گزارش مجله خبری نگار «پرونده معجزه آبخیزداری»؛ روش معمول و غالب مدیریت آب در ایران و راه مقابله با سیل و خشکسالی و رفع مشکلات کمبود آب بر این فرض استوار است که همه بارشها به رودخانهها ختم می شود و یا به آبهای زیرزمینی میپیوندد و بدین منظور ساخت سد و حفر چاههای عمیق توصیه شده است و روشهای دیگر تأمین آب نظیر آبخیزداری و استحصال آب باران، غیرمتعارف یا غیر اقتصادی قلمداد شده است.
با این رویکرد، در شرایط فعلی بخشی از جریانات سطحی ناشی از بارندگی معمولا در مسیر خود با انواع آلودگیها مخلوط شده، همراه با رسوبات حاصل از فرسایش خاک از سطح شهرها و اراضی طبیعی، زهکشی و به عنوان جریانات مزاحم و مخرب از محیط دفع میگردند. با این رویکرد یعنی نایده گرفتن استفاده از چرخه آبی در حوزههای بالادستی، عملا از سهم بزرگی از بارندگی که بلافاصله و یا در فاصله کمی از محل بارش بدون استفاده از سطح خاک تبخیر میشود، صرفنظر شده است. این کار منجر به تخریب خاک و خشکی زمین و از بین رفتن پوشش شده و همچنین منابع آبی عمدهای را هدر میدهد. از آنجا که ظرفیت نگهداری و نفوذ آب در خاک محدود است، مازاد بارندگی در صورت عدم تبخیر موجب ایجاد رواناب و فرسایش بیشتر میشود. این پدیده شرایط وقوع سیلاب را نیز فراهم نموده و باعث از بین رفتن لایه حاصلخیز خاک نیز میگردد.
اراضی شهری و سطوح بزرگراهی باعث تسریع در روند زهکشی روانابها میشوند چرا که بخاطر سطوح نفوذناپذیر خود جریان خروج آب را کانالیزه کرده و سرعت میبخشند. در صورتی که با رعایت مسائل آبخیزداری، آب فرود آمده در حوزه شهری میتواند در مبدا به زمین نفوذ داده شود تا به تغذیه سفره آب زیرزمینی کمک کند. این کار باعث تعدیل حرارت زمین و افزایش فتوسنتز در پوشش گیاهی محل و کاهش ناپایداری در هوا میگردد. در مقابل با رها کردن جریانات، بجای بهره برداری از آنها، باعث خواهیم شد تا خروج این جریانات موجبات تخریب زمین، فرسایش و سیلاب در نتیجه خشکی و خشکسالی را فراهم آورد. افزایش آمار سیلاب این موضوع را تایید میکند که آب زیادی در کشور بدون استفاده از دست میرود که میتواند برای تعادل دراز مدت منابع آبی مصرف شود. همچنین با استحصال آب باران میتوان پوشش گیاهی اراضی مرتعی را تقویت نمود. حاصل این کارها به گسترش تنوع زیستی نیز خواهد انجامید. این همه با بهره برداری از آب باران در محل بارش بجای جریان هرزگونه آنها در مسیرهای بشدت در خطر آلودگی و اتلاف امکان پذیر میباشد.
مهار و بهره برداری از آب باران در منشأ نه تنها به تلطیف محیط و تقویت تنوع زیستی کمک میکند بلکه میتواند کشاورزی دیم را که هم اکنون از کاهش عملکرد رنج میبرد بشدت تقویت نموده و امکان رقابت و در نتیجه جایگزینی آن را با کشت آبی فراهم آورد. این اقدام در گرو فعال کردن جوامع در تمام سطوح آن و استفاده از هردو دانش سنتی و نوین در کنار هم میباشد. در حال حاضر عمده حمایتهای دولت به صورت ارائه انواع تسهیلات به بخش کشاورزی آبی است و بشدت وابسته به بهره برداری از چاههای عمیق و سدهای بزرگ است که ادامه این سیاست باعث بدتر شدن اوضاع میگردد. در حالی که بهره برداری از آب باران در واقع استفاده از سهم تبخیر میباشد که در حاضر در چرخه مدیریت آب کشور قرار ندار؛ بنابراین مدیت آب باران در منشأ بارش باید به عنوان سیاستی راهبردی برای مقابله با سیل و خشکسالی مدنظر واقع شود. در این راستا اقدامات مورد نیاز در ابتدا شامل شناسایی مناطق مستعد استحصال آب باران میشود و سپس باید روشهای مناسب برای انجام کار در هر منطقه را تدوین نمود. در هر حال ادامه سیاستهای کنونی راه حل نیست بلکه راه حل مناسب انجام کارهایی را شامل میشود که به وسیله آن میتوان حداکثر مقدار رطوبت را در خاک محل بارش باران ذخیره نمود. ضمنا این اقدامات وقتی میتواند در سطح ملی اثرگذار باشد که در گستره کل کشور توسعه یابد و این اقدامات عبارت است از:
جمع آوری آب باران در نزدیکی محل بارش و جلوگیری از خروج رواناب
نفوذ دادن آب به داخل سفره و یا استفاده از آن توسط پوشش گیاهی و تبدیل آن به تعرق جهت تلطیف هوای محل
در صورت تکمیل دو مرحله فوق مازاد آن میتواند وارد آبراهه شده و تبدیل به رواناب گردد.